سوژه يي براي ...

سينيشا پروزينيسكي
rojenika@yahoo.com

سوژه يي براي ...

- من و يك كاغذ سفيد ...
- يك كاغذ سفيد.خب بعد.
- نوشتم زني را دوست دارم و ...
- زني را دوست داري ؟ نه. خيلي مزخرفه.
-چرا. يادم هست كه نوشتم زني را دوست دارم و پرنده ها را.
-پرنده ها؟ همون جونوراي بد تركيب نوك دراز ؟
- نه. پرنده هايي كه زيبا هستند و روي درخت ها لانه مي سازند.
- خب از اول شروع كنيم. نوشتي زني را - مثلا - دوست داري و ...
- پرنده ها.
- آره. پرنده ها.
- نوشتم كه آنها برايم خيلي عزيزند.
- نه. اين ديگه غير قابل تحمله.
- چرا ؟
- عزيز دونستن يه زن و بدتر از اون يه پرنده خيلي مضحكه.
- اما به دلايل مهمي هم پرنده ها و هم زن برام عزيزند.
- مي دوني چيه ؟ تو احمقي. ادامه بده.
- زن خيلي زيباست. با پوست سفيد ، موهاي طلايي و چشم هاي سبز.
- چشم هاي سبز ؟ لابد به خاطر چشم هايش اونو دوست داري.
- نه. زن فوق العاده مهربونه.
- يادت باشه هيچوقت كلمه ي فوق العاده رو براي يه زن به كار نبر.حالا از اول شروع مي كنيم.
- نوشتم زني رو دوست دارم و پرنده ها رو.زن برام خيلي عزيزه.يه زن
زيبا با پوست سفيد ، موهاي طلايي و چشم هاي ...
- چشم ها رو حذف كن.
- نوشتم زن فوق العاده مهربونه.
- بهت گفتم يه زن هيچ وقت فوق العاده نمي شه.
- اما ... باشه. زن مهربونه.
- بهتر شد.
- پرنده اي روبروي خونم لونه داره و زن اونو خيلي دوست داره.
- يه نكته ي مهم : زنا چيزي رو دوست ندارن مگر به خاطر منافع شون.
- اما پرنده زيباست و مثل زن مهربونه.
- چرند ميگي.پرنده ها نه زيبان و نه مهربون.
- اون هر روز صبح زود برام آواز مي خونه.
- خب از اول شروع مي كنيم.
- من يه زن مهربونو با پوست سفيد و موهاي طلايي دوست دارم.زن مهربونه. پرنده اي روبروي خونه ام لونه داره و هر روز صبح برام آواز
مي خونه.زن اونو دوست داره.
- مي دوني چيه ؟ يه جاي كار تو ايراد داره.
- كجا ؟
- قضيه ي زن و پرنده ها خيلي رومانتيكه.ما الان تو قرن جديدهستيم.
مي فهمي ؟ قرن جديد.تو اين قرن ، ديگه كسي كسي رو دوست نداره
و براي يه زن يا يه پرنده ي بي ارزش كه براش آواز مي خونه نمي ميره.
همه چيز عوض شده.عشق ، عاطفه ، دوست داشتن خيلي بيگانه و مصنوعيه.
- چرا ؟
- چرا ؟ براي اين كه مسايل خيلي مهم تري از اين چرنديات وجود داره:
جنگ ، كشتار ، تبعيض نژادي ، فقر ...
ببين تو اصلا بايد كل داستانتوعوض كني.من برات يه سوژه ي جالب دارم:
از قربانيان جنگ بنويس.
- اما من جنگ رو دوست ندارم.
- اين اصلا مهم نيست كه تو چه چيزي رو دوست داري. حالا ديگه فرد
به هيچ عنوان اهميتي نداره.براي اون كسايي كه اون بالا بالاهانشستن
يا روشنفكرايي كه نوشته هاتو مي خونن به هزار و يك دليل اهميتي نداره
كه تو جنگ رو دوست داري يا نه يا مثلا از زني با چشم هاي سبز خوشت
مي ياد.
- چطور مي توانم در باره ي موضوعي كه اصلا به اون علاقه ندارم داستان
بنويسم ؟
- واقعافكر مي كني كسي به خواست تو ، تمايل قلبي تو و ايده آل هايت
اهميتي مي ده ؟ واقعا فكر مي كني براي كسي اهميتي داري ؟ تصور مي كني واسه ي اونا مهمه كه چي تو ذهن تو مي گذره ؟
اشتباه مي كني. دنيا و آدماش بي رحم تراز اوني هستن كه فكر مي كني.
حالا هر چه زود تر از اتاقم بروبيرون كه حالموبهم زدي.

 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

31698< 4


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي